سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امید لازمه حیات و جنبش فرد و اجتماع است. احساس ناامیدی همان طور که  می تواند فرد را به سوی سکون ببرد، قادر است جامعه را نیز از حرکت و  پیشرفت بازدارد. لازمه دستیابی به جامعه ای پویا و زنده، توجه به عوامل مختلفی است  که در احساس امید و انگیزه افراد جامعه نقش دارد.

فردی امیدوار است که اولاً چیزی را بخواهد و  ثانیاً دست یافتن به آن خواسته را هم غیرممکن نداند ، که اینها منجر به احساس امیدواری در  فرد می شود. در این صورت است که فرد برای پیشبرد امورخود فعالیت می  کند. 

 اگر در شرایط اجتماعی خاصی دستیابی به خواسته های افراد ناممکن شود یا روش های رسیدن به آن محدود و مسدود شود، احتمال بروز ناامیدی و بی انگیزگی در جامعه افزایش خواهد یافت .  

قرآن می فرماید:   از رحمت خدا ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

دست آورد امیدواری:

امید و آرزو باعث ایجا انگیزه کار و فعالیت در انسانها می شود و هدفی را برای آنها مشخص می نماید و به دنبال فعالیت بیشتر، نشاط و شادابی بیشتر خواهد شد.  انواع بیماریهای روانی از جمله یاس و افسردگی از میان می رود و به جای آن آرامش روانی حاصل می گردد.  پس ناامیدی و بی انگیزگی  در جامعه از نشانه های محدود و مسدود شدن  دستیابی به خواسته های افراد یا روش های رسیدن به آن است.   

با امیدواری کار و تلاش افزایش می یابد و با افزایش کار و تلاش آرزوهای شخص برآورده می شود. امید و آرزو رحمتی ازجانب خداوند است که به انسانها عطا شده تا هیچگاه ازتلاش باز نایستند و امید به بخشش داشته باشند.

پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمودند: آرزو، رحمت خداست برامت من.

 خداوندی چنین بخشنده داریم                    که با چندین گنه امیدواریم       (سعدی) 

بکوشیم تا امید و آرزو در جامعه رواج یافته و شکو فا شود.

          


 یکشنبه 90/9/13ساعت  11:24 صبح   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

خداوند در قرآن وعده داده که مستضعفان را حاکمان زمین قرار خواهد داد. شواهد این وعده را در طول تاریخ چه قبل و چه بعد از اسلام به کرات می ببینیم. از ظهور، فروغ، و افول سلسله های پادشاهی در دوران کهن، حکمرانی کلیسا در قرون وسطا، تا انقلاب های طبقاتی فرانسه و انقلاب های کمو نیستی و سوسیالیستی بلوک شرق، و انقلاب اسلامی ایران، تا انقلاب های بهار عربی در خاور میانه، همگی شاهد این مدعایند که قدرت ملت ها هر از گاهی متمرکز و جهت دار شده و حاکمان و حکومت های زورگو و مستبد را به زیر کشیده اند.

مطالعه روند ظهور، فروغ، و افول حکومت ها همواره می تواند راهنمای عدم تکرار اشتباهات گذشته و گذشتگان باشد. اما چرا چنین نشده و نمی شود؟

آیا فرآیندهای اجتماعی متناسب با زمان و مکان تغییر می کنند در حالیکه حاکمان و حکومت ها در دوران ظهور و فروغ  خود مانده اند؟

آیا طبقه حاکم به یمن توانایی و نیروی برتر و مزیت های نسبی که در دوران ظهور و فروغش نسیبش گشته و به حکومت رسیده، به تدریج در جهت زاویه دار با دانایی مسیر پیوده و وقتی خود را در مقابله دانایی جامعه عقب تر می یابد، با به خدمت گرفتن جاهلان و فرصت طلبان سعی در مهار دانایی نموده است؟

آنچه تا کنون تجربه شده و همچنان می شود بیانگر تکرار نقشه راهی است که ستمگران از دوران کهن تا به امروز اجرا کرده و می کنند. و آن اینکه بجای همراه شدن با جریان دانایی به مقابله با آن برمی خیزند! و برای سرکوب دانایی، نادان ها را بر جامعه مسلط می گردانند. و ایشان بواسطه نادانی و فرصت طلبی همواره سپاسگزار و فرمانبردار در جهت حفظ منافع و سرکوب دانایی تلاش خواهند نمود. در اینصورت دانایی یا مهاجرت می نماید و یا نا امید به کناری می خزد و به رکود کشیده می شود.

بدین ترتیب زمینه برای محقق شدن مجدد وعده الهی فراهم می آید و این بار مستضعفان نو پا ، ستمگران اخیر را به زیر خواهند کشید. و ....

 


 یکشنبه 90/8/15ساعت  1:47 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

در پشت چارچرخه ای فرسوده

کسی خطی نوشته بود:

" من گشته ام، نبود!

                                تو دیگر نگرد،

                                                 نیست! "

این آیه ملال

                در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت

...

ما نیز گشته ایم!

و آن شیخ نیز با چراغ همی گشت...

آیا تو نیز چون او " انسانت آرزوست؟ "

گر خسته ای بمان و گر خواستی بدان؛

ما را تمام لذت هستی به جستجوست

پویندگی تمامی معنای زندگیست

                                      " هرگز   نگرد، نیست   "

سزاوار مرد نیست!

 

فریدون مشیری


 چهارشنبه 90/8/11ساعت  1:14 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

 

نباشد همی نیک و بد پایدار

 

همان به که نیکی بود یادگار

دراز است دست فلک بر بدی

 

همه نیکویی کن اگر بخردی

چو نیکی کنی، نیکی آید برت

 

بدی را بدی باشد اندرخورت

چو نیکی نماید کیهان‌خدای

 

تو با هر کسی نیز، نیکی نمای

مکن بد، که بینی به فرجام بد

 

ز بد گردد اندر جهان، نام بد

به نیکی بباید تن آراستن

 

که نیکی نشاید ز کس خواستن

وگر بد کنی، جز بدی ندروی

 

شبی در جهان شادمان   نغنوی

 


 چهارشنبه 90/7/27ساعت  10:22 صبح   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

نه سلامم  نه علیکم، 

نه سپیدم   نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی،

 نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم  نه زمینم،

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و برده­ی دینم
نه سرابم،

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم ،

نه حقیرم،

نه فرستاده پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم،

چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم   ...

گر به این نقطه رسیدی،

به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را


آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی، خودِ تو جان جهانی، گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطه عشقی،

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی،

تو بخود آمده از فلسفه چون و چرایی

 

به تو سوگند،

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی،

نه که چون آب در اندام سَبوئی،

تو خود اویی  بخود آی


تا در خانه متروکه هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعه پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی ....

مولانا


 چهارشنبه 90/7/6ساعت  2:9 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
قهرمان
یاد من باشد از فردا صبح
همنشین باد
گمشده ...
زیر پوست مردم سالاری ( 1 )
زیر پوست مردم سالاری ( 2 )
مهاجرت!!! تهدید؟ یا فرصت؟
تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را پاس بداریم
با کویر مهربانتر باشیم
[عناوین آرشیوشده]