سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در ساعت 11:38صبح روز 28 ژانویه 1986 فضا پیمای چلنجر   (Challenger)   از پایگاه کیپ کارناوال به فضا پرتاب شد. 74 ثانیه بعد 16 کیلومتر از سطح زمین فاصله گرفته بود و هم چنان رو به اوج بود که ناگهان انفجار مهیبی صورت گرفت. جریان که بطور زنده از چندین کانال تلویزیونی پخش می شد همه اخبار را تحت الشعاع قرار داد. خبر انفجار 8 دقیقه بعد بر روی سر خط اخبار بازار بورس نیویورک ظاهر شد. مردم زیاد معطل نشدند.

فروش سهام چهار شرکت پیمانکاری که در پروژه چلنجر شرکت داشتند بطور دیوانه وار آغاز گردید،   (Rockwell International)   که سفینه و موتور را ساخته بود،   (Lockheed)   که مدیریت پروژه را بر روی زمین برعهده داشت،  (Martin Marietta) که مخزن سوخت را ساخته بود و       (Morton Thiokol) که ساخت راکت سوخت جامد را برعهده داشت.

21دقیقه پس از انفجار سهام Lockheed  پنج درصد، Martin Marietta  سه درصد و Rockwell  شش درصد سقوط کرد. سهام Morton Thiokol بیش از همه با سقوط روبرو شد. دو استاد رشته امور مالی در مطالعه ای که در خصوص تاثیر فاجعه چلنجر بر بازار بورس انجام داده اند می نویسند:

"آنقدر فروشنده زیاد بود و خریدار کم که معامله برروی سهام این شرکت (Morton Thiokol) به طور موقت متوقف گردید. یکساعت بعد که معامله برروی سهام آن آغاز گردید قیمت ها پیشاپیش 6 درصد سقوط کرده بود. در پایان روز این سقوط به دو برابر افزایش یافته و به 12 درصد رسید. سهام سه شرکت دیگر بطور عجیبی خود را بازسازی کرده و بطور خزنده افزایش یافتند تا آنکه در پایان روز کاهش قیمت به 3 درصد محدود گشت. مفهوم آنچه که گذشت اینست که نظر جامعه بر این بود که Morton Thiokol شرکتی است که در انفجار چلنجر بیش از همه مقصر بوده است".

چنانکه دو استاد در مطالعات خود نشان دادند در روز وقوع فاجعه کوچکترین بحثی و صحبتی بر سر اینکه چه شرکتی مقصر است در رسانه ها نشد. روز بعد سرمقاله نیویورک تایمز از دو احتمال سخن راند که هیچ یک کمترین اشاره ای به  Morton Thiokol نداشت.  6 ماه مطالعه کمیسیون منتخب رئیس جمهور به طول انجامید و نتیجه بدست آمده این بود که واشرهای محفظه سوخت جامد در هوای سرد دچار اشکال شده و ترک می خورد. (Richard Feyman) فیزیکدانی بود که در برابر کنگره آمریکا واشر مورد بحث را در لیوانی از آب یخ انداخت و پس از مدتی نشان داد که واشر مزبور بر اثر سرما دچار شکنندگی شده است. بر اثر نشد از کناره های این واشر گازهای بسیار داغ حاصل از احتراق سوخت به محفظه سوخت نفوذ کرده و انفجار فاجعه آمیز را باعث گردیدند.  Morton Thiokol مقصر شناخته شد و شرکتهای دیگر مبرا شدند. به عبارت دیگر ظرف مدت نیم ساعت پس از انفجار، بازار بورس دریافته بود که مقصر اصلی چه شرکتی است.

ممکن است برخی استدلال کنند این حادثه (سقوط شدید سهام  Morton Thiokol) تنها یک اتفاق بوده است. شاید هم عمل متوقف کردن معامله برروی سهام این شرکت در افت بعدی آن موثر بوده است. خوب، اینها مسائلی است که می تواند در نتیجه گیری ما مد نظر قرار گیرد. اما در آن فاصله زمانی کوتاه هیچ یک از عواملی که معمولا بازار بورس را دستخوش تحول می کنند حاضر نبودند. نه جنجال و تبلیغات، نه معاملات قماری و نه هیچ چیز دیگر. پس چگونه مردم توانستند تا آن درجه درست عمل کرده باشند؟

دو استاد بدنبال حل این معما سابقه همه معاملات آنروز را بر روی سهام Morton Thiokol مورد مطالعه قرار دادند. آنها می خواستند دریابند آیا مدیران شرکت دست به فروش ناگهانی سهام زده بودند بنحوی که زنگ خطر را برای سرمایه گذاران بازار بورس به صدا درآورده باشد؟ آیا رقیبان Morton Thiokol شروع به فروش خارج از قاعده سهام Morton Thiokol کرده بودند تا آنرا با بحران روبرو کنند؟ رکورد معاملات، هیچ معامله خارج از نرم و غیرعادی را نشان نداد. بالاخره در حالی که دستشان بجائی نرسید گفتند باید اطلاعاتی از درون شرکت به بیرون درز کرده باشد که چنان وضعی را پدید آورده باشد. و اینچنین نتیجه گیری کردند: "در حالیکه بازار در عمل تصمیمات درستی می گیرد ما در تئوری نمی توانیم توجیه کنیم چگونه این اتفاقات صورت می گیرد".

در آن روز سرد ژانویه در واقع اتفاقی که افتاد آن بود که از گروه عظیمی از سرمایه گذاران جزء سئوال شد که با توجه به این اتفاق (انفجار چلنجر) قیمت جدید سهام این چهار شرکت را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخی که داده شد با واقعیت انطباق کامل داشت. شاید در میان میلیونها نفری که دست اندر کار فروش سهام Morton Thiokol بودند کسی اطلاعات داخلی از درون Morton Thiokol داشته است ولی مطلب مهم اینست که از مجموع اطلاعات کوچکی که در مغز میلیونها تاجر بازار بورس وجود داشته است نتیجه کلی بدست آمده صحیح بوده است.  بازار در واقعه چلنجر هوشمند عمل کرد زیرا که شروطی که لازمه صحت یک برداشت جمعی است همگی در آن روز حاضر بودند. (شرایط مذکور فعلا از بحث امروز ما خارجند).

در خصوص قضاوت "خرد جمعی" ذکر این مطلب ضروری است که نظر هر فرد دو عنصر را در درون خود دارد اطلاعات صحیح و غلط. اطلاعات صحیح (از آنرو که صحیح اند) هم جهتند و بر روی یکدیگر انباشه می شوند اما خطاها در جهات مختلف و غیر همسو عمل می کنند لذا تمایل به حذف یکدیگر دارند. نتیجه این می شود که پس از جمع نظرات آنچه که می ماند اطلاعات صحیح است.

باید توجه داشت که بهرحال باید اطلاعات و حداقل رگه هائی از اطلاعات در مورد موضوع مورد نظرخواهی در بین افراد وجود داشته باشد. اگر در روز انفجار چلنجر از اطفال در خصوص ارزش سهام  Morton Thiokol سئوال می شد بسیار بعید می نمود که بتوان به جواب صحیحی دست یافت.

آنچه که شگفتی برانگیز است و اصولا عبارت خرد جمعی را معنادار می کند اینست که هم چنانکه در مورد واقعه چلنجر مشاهده کردیم همان اطلاعات کم ارزش و کوچک موجود در ذهن فرد فرد نظر دهندگان با بر روی هم نهاده شدن ناگهان به شکل واقعیتی سخت و با ارزش خود را بروز می دهد. به عبارت دیگر جمع تصویر درستی از آنچه که در جهان می گذرد دارد.

البته شاید هم این مسئله چندان عجیب نباشد چرا که ما انسانها طوری طراحی شده ایم که بفهمیم در پیرامون مان چه می گذرد و بکارگیری خرد جمعی یکی از مکانیزم های شناخت جهان است.

اگر ما از صد نفر بخواهیم که مسافت 100 متر را بدوند و بعد رکورد متوسط را محاسبه کنیم این رکورد هرگز بهتر از رکورد سریعترین دونده نخواهد بود بلکه همواره بدتر خواهد بود. تنها موردی که جمع ناگهان بر تمام افراد سبقت می گیرد و یا حداقل با آن برابری می کند به هنگام به کار گیری عقل جمعی در مقایسه با خرد فردی است.  انسان با خود فکر می کند آیا به این ترتیب ما آفریده نشده ایم که تمام تصمیمات را بطور جمعی بگیریم؟


 یکشنبه 90/6/20ساعت  2:29 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
قهرمان
یاد من باشد از فردا صبح
همنشین باد
گمشده ...
زیر پوست مردم سالاری ( 1 )
زیر پوست مردم سالاری ( 2 )
مهاجرت!!! تهدید؟ یا فرصت؟
تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را پاس بداریم
با کویر مهربانتر باشیم
[عناوین آرشیوشده]