نباشد همی نیک و بد پایدار |
همان به که نیکی بود یادگار |
|
دراز است دست فلک بر بدی |
همه نیکویی کن اگر بخردی |
|
چو نیکی کنی، نیکی آید برت |
بدی را بدی باشد اندرخورت |
|
چو نیکی نماید کیهانخدای |
تو با هر کسی نیز، نیکی نمای |
|
مکن بد، که بینی به فرجام بد |
ز بد گردد اندر جهان، نام بد |
|
به نیکی بباید تن آراستن |
که نیکی نشاید ز کس خواستن |
|
وگر بد کنی، جز بدی ندروی |
شبی در جهان شادمان نغنوی |