او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند. امّا به فرزندم بیاموزید که به ازای هر شیّاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگوئید در ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر باهمتی هم وجود دارد. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم که وقت میگیرد؛ امّا به او بیاموزید که اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند، بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار پیدا کند.
به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذّت ببرد. او را از حسادت بر حذر دارید. به او نقش و تأثیر مهم خندیدن را یادآور شوید. اگر میتوانید به او نقش مهم کتاب را در زندگی آموزش دهید. به او بگویید تعمّق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گلهای درون باغچه، به زنبورها که در هوا پرواز میکنند، دقیق شود.
به فرزندم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود، امّا با تقلّب به قبولی نرسد. به او یاد بدهید با ملایمها، ملایم رفتار کند و در مقابل زورگویان تسلیم نشود. به عقایدش ایمان داشته باشد، حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند، به او یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست میرسد، انتخاب کند. ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد بدهید که در اوج اندوه تبسّم کند. به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید که میتواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند؛ امّا قیمتگذاری برای دل بیمعناست.
به او بگویید تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق میداند، پای سخنش بایستد و با تمام قوا مبارزه کند. در کار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید. امّا از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید او شجاع باشد. به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد...!
خوشه صنعتی ( Industrial Cluster )
یک خوشه صنعتی مجموعه ای از بنگاههای تجاری و غیرتجاری متمرکز در یک مکان جغرافیایی در یک منطقه اقتصادی را شامل می شود که برای تولید یک یا چند محصول نهایی مشابه و مرتبط برای کسب صرفه های اقتصادی بیرونی با یکدیگر ارتباطات عمودی و افقی برقرار نموده و ضمن رقابت با یکدیگر در بسیاری از موارد همکاری جمعی و اقدامات مشترک دارند . ارتباط درونی این بنگاهها کاهش دهنده هزینه ها و تسهیل کننده دسترسی به نهاده ها ، دانش و فناوری تولید ، بازارهای فروش و تأمین نیازهای مشتری خواهد بود.
خوشهها تمرکز جغرافیایی شرکتها و نهادهایی با ارتباطات درونی در یک زمینه خاص هستند. همچنین خوشه صنعتی مجموعه ای از چند بنگاه پراکنده نیست بلکه یک سیستم اقتصادی اجتماعیست.
برای خوشه صنعتی مجموعهای از عناصر اساسی باید مدنظر قرارگیرد که عبارتند از :
• ارتباط عمومی تولید در سطح بنگاه
• رقابت در عین همکاری
• ماهیت اجتماعی – فرهنگی ( محیط اجتماعی)
• همکاری نهادهای خصوصی ، سازمانها و ائتلافهای خودیاری
• همکاری نهادهای عمومی و دولت محلی
عوامل فوق در ایجاد مزیت رقابتی و توسعه اقتصادهای محلی نقش عمده ای ایفا می کنند.
خوشه های صنعتی یکی از الگوهای موفق سازماندهی صنایع کوچک و متوسط هستند که کاستیهای صنایع کوچک و متوسط را رفع و مزیتهای مختلف صنایع کوچک، چون انعطاف پذیری و تنوع را تقویت می بخشند. در خوشه صنعتی روابط بین تولید، تحقیق و توسعه و سیستم بانکی به شکل سیستماتیک برقرار است.
امروزه توسعه از طریق ابداء خوشه ای نقش محوری و بارزی در سیاستهای اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعه یافته ایفا می نماید.
اگر رویکرد های گذشته تمرکز بیشتری بر اقتصاد کلان داشته اند، اینک کسب و کار خرد، احساس مسئولیت نسبت به افزایش قابلیت رقابت واحدهای کوچک و متوسط، بهبود ارتباطات شبکه ای، تاکید بر حمایتهای غیر مستقیم در مقابل پرداخت یارانه، ترکیب رقابت و همکاری بمنظور تقویت یادگیری و نوآوری، ارتقاء سطح همکاری واحدهای کوچک و بزرگ و تقویت مثلث همکاری خوشه ها، دولت و دانشگاه مورد تاکید و توجه بیشتری قرار می گیرد.
هر قدر نگاه به حل مسائل از سطح بین المللی، ملی و بخشی به سمت منطقه ای و محلی ، مبتنی بر قابلیت های پویای سیستم های اجتماعی شکل یافته بر پایه فرایندهای طبیعی پیش می رود، توجه به کسب و کار خرد در قالب شبکه ارتباطی قابل تعریف ذیل بحث توسعه خوشه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود.
امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. همچنین در کشورهای در حال توسعه، صنایع کوچک و متوسط عامل راهبردی برای توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و رقابت پذیری صنایع می باشند. این در حالی است که در کشور ما با وجودی که بیشتر واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند و از کمبود های شدیدی در رنج هستند که در زیر به برخی کمبود ها اشاره می شود:
· نبود اطلاعات لازم از جنبه های مختلف سرمایه، تولید و بازار
· نبود بسترهای مناسب حقوقی، قانونی و... برای رشد کسب و کار
· کمبود زیر ساختهای نرم افزاری و تشکیلاتی
· تولید با فناوریهای کهنه و عدم دسترسی به تکنولوژیهای نوین
· سردرگمی ارتباط با شبکه های بانکی و مالی کشور
· نبود شبکه های همکاری میان بنگاهی
· نبود بانک اطلاعات بازارهای هدف
تمرکز جغرافیایی موجب گسترش مهارتهای تخصصی ، نهادها و اتحادیه ها می گردد . بنابراین موارد مهمی که باید به آنها توجه شوند عبارتند از :
• محوریت صادرات : فروش کالا و خدمات توسط خوشه ها به مشتریان بیرون منطقه .
• تخصص: اشتغال در خوشه مورد نظر تمرکز بیشتری نسبت به تمرکز اشتغال همان فعالیت در سطح ملی دارد .
• اندازه و رشد : خوشه یا باید اندازه قابل قبولی داشته باشد ( اگر خوشه جدید است ) ویا رشد آن بیشتر از متوسط نرخ رشد همان فعالیت در سطح ملی باشد .
زیر ساختهای ضروری برای ایجاد و توسعه خوشه های صنعتی :
فرهنگ سازی و اطلاع رسانی
اطلاعات و تجربیات در خصوص توسعه خوشه های صنعتی ، سابقه بسیار کمی دارد، توجه خاص به زمینه سازی ، فرهنگ سازی و نشر دانش تئوریک و تجربه در این زمینه از اولویت خاصی برخوردار است.
تهیه نقشه کشوری خوشه های صنعتی
بمنظور ایجاد تصویری جامع از وضعیت خوشه های صنعتی کشور، شناسایی آنها و براورد حجم فعالیت مورد نیاز که پایه ای برای سیاستگذاری است، تهیه نقشه کشوری خوشه های صنعتی ضروری خواهد بود.
الگوسازی
جهت بهره گیری از تجارب کشورها و سازمانها پیشرو و از سوی دیگر تولید دانش و الگوی بومی در زمینه توسعه خوشه های صنعتی ، اجرای تعدادی پروژه با همکاری سازمانهای بین المللی مثل یونیدو ، کشورهای پیشرو و متخصصان خبره داخلی مفید خواهد بود.
بستر سازی قانونی
بمنظور بسترسازی ، هدایت و حمایت از خوشه ها ، بطور قطع وجود قوانین و مقررات و دستورالعملهای مالی – سرمایه ای متناسب ضروری خواهد بود.
توسعه نهادها
در صورتی که بخواهیم امکان توسعه صنایع کوچک و خوشه ها فراهم آید، لازم است خدمات مورد نیاز(اعم از خدمات تکنولوژیک، بازار، مالی و...)در اختیار آنها گذارده شود.
مدیریت فناوری به منظورساماندهی مجموعه امکانات موجود و دستیابی به توانمندیهای تکنولوژیک برای تامین نیازمندیهای حال و آینده کشور و همچنین ثروت آفرینی و نقش آفرینی در صحنه های جهانی در صدر اولویهایی کشور قرار میگیرد.
ادامه حیات در عرصهی جهانی رقابتی در گرو فناوری است و مزیتهای نسبی مثل ذخایر نفت و گاز و تواناییهای نیروی تخصصی تنها در پناه عنصری به نام مزیت رقابتی میتوانند اثرگذار باشند و در چرخهی اقتصاد کشورمان ایفای نقش کنند.
واحدهای تحقیقاتی و مراکز پژوهشی میبایست به عنوان یک حلقه از مدیریت فناوری تلقی شوند و در قالب خلق نهادی جدید بارور شوند. نهادی که در بر گیرنده دانشگاهها، مراکز پژوهشی داخل و خارج صنعت و سازندگان صنعتی باشد، تا فناوری را به عنوان یک فرآورده و در یک فرایند تولید کند.
عدم تولید داخل دانش فنی متناسب با صنعت کشور ناشی از ضعف ساختار و سازماندهی مناسب برای فناوری بوده است که به مصادیقی از آن اشاره میشود.
دلایل عقب ماندگی توسعه تکنولوژی در توسعه صنعت
Ø باز خوانی مفاهیم صنعت و ظرفیتهای توسعه تکنولوژی که مشخصا هم معنا نیستند ولی در ایران بین آنها تفکیک قائل نشده ایم .
Ø عدم فراهم آوردن زیر ساختهای انتقال تکنولوژی ، بدین معنا که صنعت می خریم ولی انتقال تکنولوژی صورت نمی گیرید .
Ø عدم توجه به فراهم اوردن چرخه مدیریت دانش یعنی چرخه از ایده تا تولید و مصرف ، دانشگاه داریم ، صنعت داریم ، ولی زنجیره فنآوری توسعه تکنولوژی را کامل نکرده ایم .
Ø فرهنگ مصرف گرایی پیدا کرده ایم و با تصور اینکه هر وقت اراده کنیم تکنولوژی را می خریم ، از مزایای نفت بهره برده ایم و کمتر به دنبال توسعه تکنولوژی بوده ایم .
Ø متعاقب روند مصرف گرایی و با وجود بخش دولتی قدرتمند، ضعف بخش خصوصی را موجب شده ایم .
عقب ماندگی تکنولوژیک و توسعه نیافتگی عواقبی را متوج کشور می نماید از قبیل :
Ø آثار اقتصادی: بارها پول طراحی و دانش یک تکنولوژی را می دهیم و باز هم وابسته و محتاجیم .
Ø آثار سیاسی، امنیتی : مورد تهدید و تحریم قرار گرفتن و آسیب پذیر ی در برابر تحریمها .
Ø توسعه نیافتگی زنجیره علم ، نوآوری ، تکنولوژی ، تجارت سازی و مهاجرت نخبگان بدلیل عدم توسعه یافتگی .
Ø بدلیل توسعه نیافتگی نمی توانیم نوآوری داشته باشیم. لذا ارزش افزوده پایین صنعتی ،که بدون توسعه تکنولوژی شکل می گیرد ، خواهیم داشت .
چگونه عقب ماندگیها را جبران کنیم و به مزیتهای رقابتی دست یابیم ؟
Ø توجه به منابع انسانی بعنوان غنی ترین منابع کشور و تقویت پارکهای علم و فنآوری و تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت .
Ø تقویت عزم و اراده ملی و عمومی کردن مدیریت فناوری و توسعه تکنولوژی .
Ø تکمیل چرخه ایده ، نظریه ، دانش ، تکنولوژی ، صنعت ، تولید ، بازار ، و مجددا ایده....
Ø توسعه بخش خصوصی .
Ø بازنگری ساختار و قوانین کشور و تجدید نظر در قراردادهای توسعه صنعت که بیشتر شکل خرید دارند تا به انتقال فنآوری .
موقعیت جغرافیایی ممتاز ایران در مجاورت با کشورهای نفتخیز، این فرصت را ایجاد کرده است تا با بهرهگیری از توان علمی و فنی و پشتوانهی وسیع عملیاتی خود بتواند فعالیتهای برونمرزی در بخشهایی مانند نفت و گاز را آغاز کند. با سازماندهی توان فنی و مهندسی متخصصان، ایران وارد عرصه صنعت نفت و گاز شده، و تلاش برای کسب فناوری از طریق مشارکت با شرکتهای صاحب فناوری فعال در صنعت نفت را ،بعنوان فرصتی مضاعف، ایجاد نماید.
از طرف دیگر ضمن تشدید فضای رقابتی در بازار انرژی توسط تولیدکنندگان عمده نفت و گاز و همچنین احتمال تشدید تحریمها علیه ایران بهویژه صنعت نفت، ضروری است ارکان تصمیمگیری در سطح کلان کشور با بسیج منابع مالی، انسانی، فناوری و ... برای محوریت دادن به فرآیند توسعه تکنولوژی، فعالیتهای علمی، پژوهشی و عملیاتی در زمینهی نفت و گاز در داخل کشور و با جهتگیری همکاریهای منطقهای به ویژه همکاری با کشورهای همسایه که دارای قابلیتهای فراوان همکاری هستند، با شتاب بخشیدن به روند توسعه تکنولوژی کشور، عقب ماندگی توسعه تکنولوژی از توسعه صنعتی را به سرعت جبران نماییم.
نفت و گاز در افقی سی ساله محور تامین انرژی جهانی خواهند بود و ایران به عنوان یکی از کانونهای ذخایر انرژی فسیلی در حال و آینده یک عامل تاثیرگذار در بازار انرژی باقی خواهد ماند. در این چارچوب سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز از محل منابع داخلی و خارجی برای راهاندازی نهادی که با مدیریت فنآوری علاوه بر نیازمندیهای نفت، منافع سایر مشارکتکنندگان را نیز تامین نماید، ضروری است. با این تدبیر زمینه تهدیدات احتمالی کشورهای معاند را که عمدتا دارای وابستگی به واردات روزافزون منابع فسیلی انرژی منطقه هستند از بین ببریم و موضع یک کشور پیشرو و نه منفعل در برابر تهدیدات را تثبیت نماییم.
مربیگری نوآوری
Coaching innovation
س : آیا شما نوآور هستید ؟
ج : من نوآور نیستم . من نوآوری را حمایت می کنم . کاری که من انجام می دهم ، اینکه مطمئن بشوم آدمهای مناسب و درست را داخل تیم قرار داده ام و افرد با دیدگاههای خاص فرصت این را خواهند داشت تا در بحث ها و کارها مشارکت کنند . Lunatic fringe
بیشتر مدیران از نظر فنی از قابلیتهای محصولات و خدمات آگاهند و می توانند به آنها عینیت بخشند . این چیزی نیست که من می خواهم چون آدمهای زیادی اینطور نیستند . اما آدمهایی هستند که می دانند چگونه مهندسان را اختیار بدهند ف می توانم بگویم :
مهندسان با اختیارات مکفی تنها چیزی مهمی استکه می تواند در یک شرکت وجود داشته باشد .
س : چگونه می توانند افراد با دیدگاههای خاص Lunatic fringe را ترغیب نمایید ؟
ج : کاری که می توان کرد اینگه چشم انداز را مشخص نمایید .
چیزی که مهم ست اینکه از نیم سال و سال گذشته جلوتر باشی بنابراین به تحلیل گر شرکت می گویم ما 14 تا 15 درصد درآمدمان را صرف R&D خواهیم کرد . و ما باید اینکار را بکنیم اگر می خواهیم که یک شرکت نوآور باشیم .
س : چگونه می توان تیم مهندسان نوآور را با انگیزه نگهداشت ؟ خصوصا" وقتی شرکت خسللی بزرگ می شود ؟
ج : مهندسان عمیقا" به پروژه ای که روی آن کار می کنند توجه دارند خصوصا" که به آن پروژه علاقمند باشند . پس از یک کار سخت و عرضه محصول شما ممکن است فکر کنید که آنها استراحت نیاز دارند . پس به آنها فرصت استراحت بدهید و وقتی برگشتند بگویید بروید و فکر کنید و ببینید که چه کار می خواهیدبکنید ، چیزهای جدید را کشف کنید ، به گوشه و کنار کمپانی سرک بکشید و ببینید آیا چیزهایی هستند که ما باید واقعا" آن را انجام بدهیم . البته این کار را برای 50 نفر نمی توان انجام داد ولی برای پنج تا ده نفر می توان . و شما باید مطمئن باشید که این نظرات ، نفرات خط مقدم شما هستند . مردانی که شما حقیقتا" می خواهید در شرکت داشته باشید و آنها می توانند مزیت ایجاد کنند .
س : مهندسان عالی از کجا می آیند؟
ج :از هر جایی ، به احتماب زیاد از دانشگاهها خوب که برای نوآوری بورسیه می کنند . در این دانشگاهها دانشجو در طول تحصیل به نوآوری فکر می کند . از هر نژاد و کشوری هم می توانند باشند . اما دانشگاههای آمریکا بیشترین نوآوران را تربیت می کنند .
س :اگر شرکتی مجموعه از مهندسان که علاقمند به نوآوری نیستند داشته باشد ، آیا می توانید این فرهنگ را ایجاد نمائید؟
ج : من کاملا" مطمئنم که می توان فرهنگ نوآوری را ایجاد نمود . شما یک رهبر نیاز دارد . شما باید کسی را استخدام کنید که می داند چگونه فرهنگ نوآوری را خلق کند . این شخص لازم نیست که خود نوآور باشد ، اما باید بداند چگونه نوآوری را رشد و توسعه دهد بعد به آن شخص مجوز استخدام بدهید . و به او بگوئید نفراتی را که می خواهد استخدام کند . اما مواظب باشید مهندسان تحت سرپرستی آدمهای بازاریاب و فروش محصول نباشند . از دید من ، رشد هدف است ، و رشد از طریق نوآوری حاصل می شود .و نوآوری از طریق داشتن مهندسان عالی بدست می آید نه مردان بازاریاب عالی .
س : چگونه یک شرکت نوآور را مدیریت می کنید ؟
ج : راه های متعددی برا سازماندهی تیمها وجود دارد که راجع به آن فکر کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید . تأکید من بر این است که اگر یک ماه بیست روز کاری است یک روز کامل را به مرور پروژه بپردازیم با کل تیم مدیریتی بنابراین می توانیم پروژه هایی که چشم انداز خوبی دارند را بازیابی کنیم .
شما همچنین یک مدیریت مقتدر و توانا نیاز دارید . من تحت پیگیر استخدام آدمهای توسعه گرا هستم و بدنبال بهبود توانایی آنها . همچنین دنبال نو.آوری و بهترین عملکردها هستم .
در غیاب نوآوری واقعی ، عذری برای اینکه نمی دانیم بهترین عملکرد کجاست وجود ندارد . من بیشترین نمره را به افرادی می دهم که با صنعت آشنایی دارند و به سرعت می توانند خود را تطبیق دهند .
س : آیا شرکتهای بزرگ می توانند موضوع بحث را اجرا کنند ؟
ج : البته که می توانند . کاری که باید بکنند اینکه فلسفه نوآوری را به مدیران شرکت گویید و مطمئن شوید آنها آن را به کار می بندند .
س : چگونه از شر موضوعاتی که عملی نیستند خلاص می شوید ؟
ج : قطعا" شما کاری را شروع نمی کنید مگر اینکه مطمئن باشید اون یک موقعیت است . شما باید بعنوان یک سرمایه گذار ریسکی عمل کنید . وقتی شخصی می آید و می گوید که یک ایده جالب دارد و می خواهد به شما بگوید . شما از او بخواهید اطلاعاتی از Business plan بدهد .
سؤالاتی مانند :
? محصول برای چه کسانی است ؟
? کل بازار موجود برای این محصول چقدر است؟
? این محصول چه کاری انجام خواهد داد ؟
? چه رفتاری را این محصول تغییر خواهد داد ؟
مردم باید قانع شوند برای چیزهایی که قرار است انجام دهند .
? چه مشکلی از مشتری را قرار است حل کنیم ؟
? چه نیازی از مشتری را قرار است پاسخ دهیم ؟
و یک محصول باید آزمایش موجه بودن شخصی را قبل از شروع داشته باشد . چیزی که باید انجام بشود اینکه شما واقعا" آمادگی پذیرش شکست را داشته باشید یعنی از هر پنج شش تجربه دو تا سه تای آن شکست بخورد . اگر این آمادگی را ندارید بهتره این کار را انجام ندهید . چون شما به همه چیز آنطو رکه باید و شاید نمی رسید . بعضی از چیزها را باید تطبیق بدهید و شما باید مطمئن باشید که چند درجه آزادی برای شکست دارید . این شکستها در مرحله R باید باشد نه در مرحله D بهر حال بعضی از قسمتها برای آزمایش است و برای کارکرد نیست .
س : در اینجا در مورد مهندسان زیاد صحبت شد .نقش مشتری چی می شود ؟
ج : باید در مورد مشتری مواظب باشیم .از پرسنل بازاریابی برای بهتر کردن محصول باید کمک بگیریم .
س : من یک CEO تازه کارم و از سما می خواهم که بگیویید که چه چیزهایی را باید انجام بدهم برای ارتقاء سطح نوآوری ها ؟
ج : اول اینکه چگونه توسعه محصول انجام می شود . بعد سازمان بازاریابی چگونه کار می کند . چون بازاریابی محصول و مشتری
س : نوآوری که تاکنون بیشتر از همه شما را تحت تأثیر قرار داده چیست ؟
Product & End – user marketing
پایان
ماشااله رسول زاده
مربیگری نوآوری 1
Coaching innovation:
An interview with Intuit"s Bill Campbell
موضوع : نقش نوآوری در ترغیب رشد مداوم و تلاشهای ضروری در مدیریت تربیت و حفظ فرهنگ سازمانی نوآور
س: شرکتهای موفق زیادی بعنوان نوآور شناخته شده اند . آیا چیز مشترکی در میان آنها وجود دارد ؟
ج :بنیان گذار ، هیئت مدیره ، و تیم مدیریتی این شرکتها با هم بوده اند و چیزی که قابل تأمل است استمرار در ایجاد ارزش آفرینی است .
üبه کسی توجه می شود که توجه می کند به ، ارزشهای عملیاتی ، استمرار در ارزش آفرینی .
üعلاقه به ورود و خروج سریع (quick & out) به بازار وجود ندارد .
از یکی از نوآوران پرسیدم ، چه چیزی واقعا" تلاش کردید که خلق نمائید او جواب داد : یک شرکت صد میلیارد دلاری و سؤال کردم ، در مورد سقف بازار ؟ market cap و جواب داد : بدون درآمد No revenue این قابل تأمل است .
س : دیدگاه شما به نوآوری چگونه است ؟
ج: من محصول را دوست دارم . و باور دارم که سرمایه های فکری (Intellectual property) آفرینی هستند
س : چگونه نوآوری اتفاق می افتد ؟
ج : نوآوری به طرق مختلف می تواند واقع شود . بیشتر مؤسسین می خواهند نوآور باشند . آنها می خواهند محصولات و سرویسهایی ارائه دهند که قبلا" وجود نداشته اند .
گوگل به مهندسان خود زمان می دهد تا روی چیز کار کنند و مزیت ایجاد نمایند و ...
Apple تکنولوژی را استخدام می کند و به مهندسانش می گوسد ما چنین کاری می کنیم و بهتر از هر کس دیگر در دنیا آن را انجام خواهیم داد. و پس از مدتی می آموزد که چگونه با استخدام تکنولوژی محصولاتی را تولید نماید که مشتری می خواهد .
س : با توجه به تنوع اشکال نوآوری ، چگونه مدیریت ارشد می تواند یک فرهنگ نوآور بسازد و آن را حمایت کند ؟
ج : بعضی شرکتها بطور مستمر محیط نوآورانه را حمایت می کنند . در اینجا افراد غیر عادی بالاتر از دیگران قرار می گیرند .مهندسان بطور واقعی مهم هستند و به آنها اهمیت داده می شود اگر اینگونه شروع کنید شما شانس این را خواهید داشت که فرهنگ نوآوری را حفظ و ادامه دهید .
س : این مدرسه نوآوری شماست ؟
ج : در مدرسه نوآوری من ، مهندسان باید قدرت تأثیرگذاری داشته باشند . هر جمعه با مدیران مهندسی نهار می خورم و ورزش می کنم . در اینجا راجع به ایده های جدید صحبت نمی کنیم ، بلکه راجع به این صحبت می کنیم که چگونه می شود کارهایی را که انجام خواهیم داد را استاندارد نمائیم ؟ چه زبانی را بکار خواهیم برد ؟ چگونه کیفیت را تضمین خواهیم نمود ؟ و چیزهایی مانند این از این مهمتر مدیران مهندسی هر هفته مدیریت ارشد را برای دو ساعت در اختیار دارند تا در مورد هر چیزی ، مشکلی و غیره صحبت کنند .
پس از نزدیک شده به مدیران و رفیق شدن من تعدادی از آنها (چهار نفر)را سوار ماشینم می کنم و به سمت خانه یکی از مهندسان می رویم ، فوتبال می بینیم و شام می خوریم و در مورد اینکه چگونه می توان محیط مهندسی مان را بهتر کنیم صحبت می کنیم .
چیزهای زیادی را این چنین داریم تا محیط مهندسی را بهتر کنیم : برنامه پرسنلی ، جوایز برای پرسنل ، پاداشهای مهندسی ، تعطیلات تشویقی برای کارهای قهرمانانه .
س :آیا شما نتایج مثبت و برگشت برای این کار را دارید ؟
ج : وقتی خواستیم سک شرکت تأسیس کنیم ، شرکتی را خریدیم که مهندسیان خوبی داشت . من به سر مهندس گفتم : ما اینجا را به یک مرکز توسعه ای تبدیل خواهیم کرد و شما کارهای زیادی بر روی انواع محصولات انجام خواهید داد .
آقای مهندس گفت می توانم با شما صحبت کنم ؟
ما میخواهیم به فلان منطقه بیاییم ، ما می خواهیم محصولات عالی تولید کنیم ، نمخواهیم کار دیران را تکمیل کنیم ، ما می خواهیم شرکتی باشیم که محصول اصلی را تولید می کند . ما نمی خواهیم تکمیل کننده کار دیکران باشیم . سپس ما آنها را به آن منطقه منتقل کردیم و ... و آنها نشان دادند که چگونه می توان کاری world class انجام دهند . نکته مهم و واقعی اینکه مهندسان باید توانایی داشته باشند بگویند : این چیزی است که ما می خواهیم انجام دهیم . و همه مدیران تولیددر دنیا انگونه با ما صحبت نخواهند کرد . یک روز یکی از مدیران تولید به جلسه آمد و گفت من این پارامترها را می خواهم ، و من گفتماگر دفعه بعد به مهندسان بگویی من این پارامترها را می خواهم شما را از پنجره پرت می کنم !
شما به مهدسان می گویید که مشتری چه مشکلی دارد و ایشان بهترین راه ملی را که تاکنون دیده ای و هرگز به ذهنت نرسیده ارائه خواهند نمود .
( ادامه دارد )