سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 داستان کوتاه "متشکرم" اثر آنتوان چخوف

همین چند روز پیش، «یولیا واسیلی ‌‌‌‌اِونا » پرستار بچه‌‌‌هایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم .

به او گفتم: بنشینید«یولیا واسیلی ‌‌‌‌‌اِونا»! می‌‌‌‌دانم که دست و بالتان خالی است امّا رودربایستی دارید و آن را به زبان نمی‌‌‌آورید. ببینید، ما توافق کردیم که ماهی سی‌‌‌روبل به شما بدهم این طور نیست؟

 -   چهل روبل .

-   نه من یادداشت کرده‌‌‌‌ام، من همیشه به پرستار بچه‌‌هایم سی روبل می‌‌‌دهم. حالا به من توجه کنید..

شما دو ماه برای من کار کردید.

-   دو ماه و پنج روز

-   دقیقاً دو ماه، من یادداشت کرده‌‌‌ام. که می‌‌شود شصت روبل. البته باید نُه تا یکشنبه از آن کسر کرد. همان طور که می‌‌‌‌‌دانید یکشنبه‌‌‌ها مواظب «کولیا» نبودید و برای قدم زدن بیرون می‌‌رفتید.

 سه تعطیلی .. . . «یولیا واسیلی ‌‌‌‌اونا» از خجالت سرخ شده بود و داشت با چین‌‌های لباسش بازی می‌‌‌کرد ولی صدایش درنمی‌‌‌آمد..

-   سه تعطیلی، پس ما دوازده روبل را می‌‌‌گذاریم کنار. «کولیا» چهار روز مریض بود آن روزها از او مراقبت نکردید و فقط مواظب «وانیا» بودید فقط «وانیا» و دیگر این که سه روز هم شما دندان درد داشتید و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌‌‌ها باشید.

دوازده و هفت می‌‌شود نوزده. تفریق کنید. آن مرخصی‌‌‌ها ؛ آهان، چهل و یک‌ ‌روبل، درسته؟

چشم چپ «یولیا واسیلی ‌‌‌‌اِونا» قرمز و پر از اشک شده بود. چانه‌‌‌اش می‌‌لرزید. شروع کرد به سرفه کردن‌‌‌‌های عصبی. دماغش را پاک کرد و چیزی نگفت.

-   و بعد، نزدیک سال نو شما یک فنجان و نعلبکی شکستید. دو روبل کسر کنید ..

فنجان قدیمی‌‌‌تر از این حرف‌‌‌ها بود، ارثیه بود، امّا کاری به این موضوع نداریم. قرار است به همه حساب‌‌‌‌ها رسیدگی کنیم.

موارد دیگر: بخاطر بی‌‌‌‌مبالاتی شما «کولیا » از یک درخت بالا رفت و کتش را پاره کرد. 10 تا کسر کنید. همچنین بی‌‌‌‌توجهیتان

باعث شد که کلفت خانه با کفش‌‌‌های «وانیا » فرار کند شما می‌‌بایست چشم‌‌هایتان را خوب باز می‌‌‌‌کردید. برای این کار مواجب خوبی می‌‌‌گیرید.

پس پنج تا دیگر کم می‌‌کنیم.

در دهم ژانویه 10 روبل از من گرفتید...

« یولیا واسیلی ‌‌‌‌‌‌اِونا» نجواکنان گفت: من نگرفتم.

-     امّا من یادداشت کرده‌‌‌ام ...

-    خیلی خوب شما، شاید …

-    از چهل ویک بیست و هفت تا برداریم، چهارده تا باقی می‌‌‌ماند.

چشم‌‌‌هایش پر از اشک شده بود و بینی ظریف و زیبایش از عرق می‌‌‌درخشید.. طفلک بیچاره !

-         من فقط مقدار کمی گرفتم ...

در حالی که صدایش می‌‌‌لرزید ادامه داد: من تنها سه روبل از همسرتان پول گرفتم . . . ! نه بیشتر.

-          دیدی حالا چطور شد؟ من اصلاً آن را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا به کنار، می‌‌‌کنه به عبارتی یازده تا، این هم پول شما سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا . . .. یکی و یکی.

-         یازده روبل به او دادم با انگشتان لرزان آنرا گرفت و توی جیبش ریخت ..

-         به آهستگی گفت: متشکّرم!

-         جا خوردم، در حالی که سخت عصبانی شده بودم شروع کردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق.

-         پرسیدم: چرا گفتی متشکرم؟

-          به خاطر پول.

-         یعنی تو متوجه نشدی دارم سرت کلاه می‌‌گذارم؟ دارم پولت را می‌‌‌خورم؟ تنها چیزی می‌‌‌توانی بگویی این است که متشکّرم؟

-   در جاهای دیگر همین مقدار هم ندادند.

-   آن‌‌ها به شما چیزی ندادند! خیلی خوب، تعجب هم ندارد. من داشتم به شما حقه می‌‌زدم، یک حقه‌‌‌ی کثیف حالا من به شما هشتاد روبل می‌‌‌‌دهم. همشان این جا توی پاکت برای شما مرتب چیده شده.

ممکن است کسی این قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نکردید؟ چرا صدایتان در نیامد؟

ممکن است کسی توی دنیا این قدر ضعیف باشد؟

لبخند تلخی به من زد که یعنی بله، ممکن است..

بخاطر بازی بی‌‌رحمانه‌‌‌ای که با او کردم عذر خواستم و هشتاد روبلی را که برایش خیلی غیرمنتظره بود پرداختم.

برای بار دوّم چند مرتبه مثل همیشه با ترس، گفت: متشکرم!

پس از رفتنش مبهوت ماندم و با خود فکر کردم در چنین دنیایی چقدر راحت می‌‌شود زورگو بود.


 دوشنبه 89/7/26ساعت  12:17 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند. امّا به فرزندم بیاموزید که به ازای هر شیّاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگوئید در ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر باهمتی هم وجود دارد. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می‌دانم که وقت می‌گیرد؛ امّا به او بیاموزید که اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند، بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار پیدا کند.

   به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذّت ببرد. او را از حسادت بر حذر دارید. به او نقش و تأثیر مهم خندیدن را یاد‌آور شوید. اگر می‌توانید به او نقش مهم کتاب را در زندگی آموزش دهید. به او بگویید تعمّق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گل‌های درون باغچه، به زنبورها که در هوا پرواز می‌کنند، دقیق شود.

   به فرزندم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود، امّا با تقلّب به قبولی نرسد. به او یاد بدهید با ملایم‌ها، ملایم رفتار کند و در مقابل زورگویان تسلیم نشود. به عقایدش ایمان داشته باشد، حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند، به او یاد بدهید که همه حرف‌ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می‌رسد، انتخاب کند. ارزش‌های زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد بدهید که در اوج اندوه تبسّم کند. به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید که می‌تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند؛ امّا قیمت‌گذاری برای دل بی‌معناست.

    به او بگویید تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می‌داند، پای سخنش بایستد و با تمام قوا مبارزه کند. در کار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید. امّا از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید او شجاع باشد. به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد...!


 دوشنبه 89/3/17ساعت  9:27 صبح   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

خوشه صنعتی ( Industrial Cluster )

یک خوشه صنعتی مجموعه ای از بنگاههای تجاری و غیرتجاری متمرکز در یک مکان جغرافیایی در یک منطقه اقتصادی را شامل می شود که برای تولید یک یا چند محصول نهایی مشابه و مرتبط برای کسب صرفه های اقتصادی بیرونی با یکدیگر ارتباطات عمودی و افقی برقرار نموده و ضمن رقابت با یکدیگر در بسیاری از موارد همکاری جمعی و اقدامات مشترک دارند . ارتباط درونی این بنگاهها کاهش دهنده هزینه ها و تسهیل کننده دسترسی به نهاده ها ، دانش و فناوری تولید ، بازارهای فروش و تأمین نیازهای مشتری خواهد بود.

  خوشه‌ها تمرکز جغرافیایی شرکتها و نهادهایی با ارتباطات درونی در یک زمینه خاص هستند. همچنین خوشه صنعتی مجموعه ای از چند بنگاه پراکنده نیست بلکه یک سیستم اقتصادی اجتماعیست.

برای خوشه صنعتی مجموعه‌ای از عناصر اساسی باید مدنظر قرارگیرد که عبارتند از :
 •
ارتباط عمومی تولید در سطح بنگاه
 •
رقابت در عین همکاری
 •
ماهیت اجتماعی – فرهنگی ( محیط اجتماعی)
همکاری نهادهای خصوصی ، سازمانها و ائتلافهای خودیاری
 •
همکاری نهادهای عمومی و دولت محلی
عوامل فوق در ایجاد مزیت رقابتی و توسعه اقتصادهای محلی نقش عمده ای ایفا می کنند.

خوشه های صنعتی یکی از الگوهای موفق سازماندهی صنایع کوچک و متوسط هستند که کاستیهای صنایع کوچک و متوسط را رفع و مزیتهای مختلف صنایع کوچک، چون انعطاف پذیری و تنوع را تقویت می بخشند.  در خوشه صنعتی روابط بین تولید، تحقیق و توسعه و سیستم بانکی به شکل سیستماتیک برقرار است.

امروزه توسعه از طریق ابداء خوشه ای نقش محوری و بارزی در سیاستهای اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعه یافته ایفا می نماید.

اگر رویکرد های گذشته تمرکز بیشتری بر اقتصاد کلان داشته اند، اینک کسب و کار خرد، احساس مسئولیت نسبت به افزایش قابلیت رقابت واحدهای کوچک و متوسط، بهبود ارتباطات شبکه ای، تاکید بر حمایتهای غیر مستقیم در مقابل پرداخت یارانه، ترکیب رقابت و همکاری بمنظور تقویت یادگیری و نوآوری، ارتقاء سطح همکاری واحدهای کوچک و بزرگ و تقویت مثلث همکاری خوشه ها، دولت و دانشگاه مورد تاکید و توجه بیشتری قرار می گیرد.

 هر قدر نگاه به حل مسائل از سطح بین المللی، ملی و بخشی به سمت منطقه ای و محلی ، مبتنی بر قابلیت های پویای سیستم های اجتماعی شکل یافته بر پایه فرایندهای طبیعی پیش می رود، توجه به کسب و کار خرد در قالب شبکه ارتباطی قابل تعریف ذیل بحث توسعه خوشه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود.

امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. همچنین در کشورهای در حال توسعه، صنایع کوچک و متوسط عامل راهبردی برای توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و رقابت پذیری صنایع می باشند. این در حالی است که در کشور ما با وجودی که بیشتر واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن  واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند و از کمبود های شدیدی در رنج هستند که در زیر به برخی کمبود ها اشاره می شود:

·    نبود اطلاعات لازم از جنبه های مختلف سرمایه، ‌تولید و بازار

·   نبود بسترهای مناسب حقوقی، قانونی و... برای رشد کسب و کار

·     کمبود زیر ساختهای نرم افزاری و تشکیلاتی

· تولید با فناوریهای کهنه و عدم دسترسی به تکنولوژیهای نوین

·  سردرگمی ارتباط با شبکه های بانکی و مالی کشور

·   نبود شبکه های همکاری میان بنگاهی

· نبود بانک اطلاعات بازارهای هدف

  تمرکز جغرافیایی موجب گسترش مهارتهای تخصصی ، نهادها و اتحادیه ها می گردد .  بنابراین موارد مهمی که باید به آنها توجه شوند عبارتند از :
 •
محوریت صادرات : فروش کالا و خدمات توسط خوشه ها به مشتریان بیرون منطقه .
 •
تخصص: اشتغال در خوشه مورد نظر تمرکز بیشتری نسبت به تمرکز اشتغال همان فعالیت در سطح ملی دارد .
 •
اندازه و رشد : خوشه یا باید اندازه قابل قبولی داشته باشد ( اگر خوشه جدید است ) ویا رشد آن بیشتر از متوسط نرخ رشد همان فعالیت در سطح ملی باشد .

زیر ساختهای ضروری برای ایجاد و توسعه خوشه های صنعتی :

فرهنگ سازی و اطلاع رسانی

اطلاعات و تجربیات در خصوص توسعه خوشه های صنعتی ، سابقه بسیار کمی دارد، توجه خاص به زمینه سازی ، فرهنگ سازی و نشر دانش تئوریک و تجربه در این زمینه از اولویت خاصی برخوردار است.

تهیه نقشه کشوری خوشه های صنعتی

بمنظور ایجاد تصویری جامع از وضعیت خوشه های صنعتی کشور، شناسایی آنها و براورد حجم فعالیت مورد نیاز که پایه ای برای سیاستگذاری است، تهیه نقشه کشوری خوشه های صنعتی ضروری خواهد بود.

 الگوسازی

جهت بهره گیری از تجارب کشورها و سازمانها پیشرو و از سوی دیگر تولید دانش و الگوی بومی در زمینه توسعه خوشه های صنعتی ، اجرای تعدادی پروژه با همکاری سازمانهای بین المللی مثل یونیدو ، کشورهای پیشرو و متخصصان خبره داخلی مفید خواهد بود.

بستر سازی قانونی

بمنظور بسترسازی ، هدایت و حمایت از خوشه ها ، بطور قطع وجود قوانین و مقررات و دستورالعملهای مالی – سرمایه ای متناسب ضروری خواهد بود.

توسعه نهادها

 در صورتی که بخواهیم امکان توسعه صنایع کوچک و خوشه ها فراهم آید، لازم است خدمات مورد نیاز(اعم از خدمات تکنولوژیک، بازار، مالی و...)در اختیار آنها گذارده شود.


 یکشنبه 89/2/26ساعت  12:46 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

مدیریت فناوری به منظورساماندهی مجموعه امکانات موجود و دستیابی به توانمندیهای تکنولوژیک برای تامین نیازمندی‌های حال و آینده کشور و همچنین ثروت‌ آفرینی و نقش آفرینی در صحنه های جهانی در صدر اولویهایی کشور قرار میگیرد.

ادامه حیات در عرصه‌ی جهانی رقابتی در گرو فناوری است و مزیت‌های نسبی مثل ذخایر نفت و گاز و توانایی‌های نیروی تخصصی تنها در پناه عنصری به نام مزیت رقابتی می‌توانند اثرگذار باشند و در چرخه‌ی اقتصاد کشورمان ایفای نقش کنند.

واحدهای تحقیقاتی و مراکز پژوهشی می‌بایست به عنوان یک حلقه از مدیریت فناوری تلقی شوند و در قالب خلق نهادی جدید بارور شوند. نهادی که در بر گیرنده دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی داخل و خارج صنعت و سازندگان صنعتی باشد، تا فناوری را به عنوان یک فرآورده و در یک فرایند تولید کند.

عدم تولید داخل دانش فنی متناسب با صنعت کشور  ناشی از ضعف ساختار و سازماندهی مناسب برای فناوری بوده است که به مصادیقی از آن اشاره میشود.  

دلایل عقب ماندگی توسعه تکنولوژی در توسعه صنعت

Ø      باز خوانی مفاهیم صنعت و ظرفیتهای توسعه تکنولوژی که مشخصا هم معنا نیستند ولی در ایران بین آنها تفکیک قائل نشده ایم .

Ø      عدم فراهم آوردن زیر ساختهای انتقال تکنولوژی ، بدین معنا که صنعت می خریم ولی انتقال تکنولوژی صورت نمی گیرید .

Ø      عدم توجه به فراهم اوردن چرخه مدیریت دانش یعنی چرخه از ایده تا تولید و مصرف ، دانشگاه داریم ، صنعت داریم ، ولی زنجیره فنآوری توسعه تکنولوژی را کامل نکرده ایم .

Ø      فرهنگ مصرف گرایی پیدا کرده ایم و با تصور اینکه هر وقت اراده کنیم تکنولوژی را می خریم ، از مزایای نفت بهره برده ایم و کمتر به دنبال توسعه تکنولوژی بوده ایم .

Ø      متعاقب روند مصرف گرایی و با وجود بخش دولتی قدرتمند، ضعف بخش خصوصی را موجب شده ایم .

 

عقب ماندگی تکنولوژیک و توسعه نیافتگی عواقبی را متوج کشور می نماید از قبیل :

 

Ø      آثار اقتصادی:  بارها پول طراحی و دانش یک تکنولوژی را می دهیم و باز هم وابسته و محتاجیم .

Ø      آثار سیاسی،  امنیتی : مورد تهدید و تحریم قرار گرفتن و آسیب پذیر ی در برابر تحریمها .

Ø      توسعه نیافتگی زنجیره علم ، نوآوری ، تکنولوژی ، تجارت سازی و مهاجرت نخبگان بدلیل عدم توسعه یافتگی .

Ø      بدلیل توسعه نیافتگی نمی توانیم نوآوری داشته باشیم.  لذا ارزش افزوده پایین صنعتی ،که بدون توسعه تکنولوژی شکل می گیرد ، خواهیم داشت .

 

چگونه عقب ماندگیها را جبران کنیم و به مزیتهای رقابتی دست یابیم ؟

Ø      توجه به منابع انسانی بعنوان غنی ترین منابع کشور و تقویت پارکهای علم و فنآوری و تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت .

Ø      تقویت عزم و اراده ملی و عمومی کردن مدیریت فناوری و توسعه تکنولوژی .

Ø      تکمیل چرخه  ایده  ، نظریه  ، دانش  ، تکنولوژی  ، صنعت  ، تولید  ، بازار  ، و مجددا ایده....

Ø      توسعه بخش خصوصی .

Ø      بازنگری ساختار و قوانین کشور و تجدید نظر در قراردادهای توسعه صنعت که بیشتر شکل خرید دارند تا به انتقال فنآوری .

موقعیت جغرافیایی ممتاز ایران در مجاورت با کشورهای نفت‌خیز، این فرصت را ایجاد کرده است تا با بهره‌گیری از توان علمی و فنی و پشتوانه‌ی وسیع عملیاتی خود بتواند فعالیت‌های برون‌مرزی در بخشهایی مانند نفت و گاز را آغاز کند. با سازماندهی توان فنی و مهندسی متخصصان، ایران وارد عرصه‌ صنعت نفت و گاز شده، و تلاش برای کسب فناوری از طریق مشارکت با شرکت‌های صاحب فناوری فعال در صنعت نفت را ،بعنوان فرصتی مضاعف، ایجاد نماید.

از طرف دیگر ضمن تشدید فضای رقابتی در بازار انرژی توسط تولیدکنندگان عمده نفت و گاز و هم‌چنین احتمال تشدید تحریم‌ها علیه ایران به‌ویژه صنعت نفت، ضروری است ارکان تصمیم‌گیری در سطح کلان کشور با بسیج منابع مالی، انسانی، فناوری و ... برای محوریت دادن به فرآیند توسعه تکنولوژی، فعالیت‌های علمی، پژوهشی و عملیاتی در زمینه‌ی نفت و گاز در داخل کشور و با جهت‌گیری همکاری‌های منطقه‌ای به ‌ویژه همکاری با کشورهای همسایه که دارای قابلیت‌های فراوان همکاری هستند، با شتاب بخشیدن به روند توسعه تکنولوژی کشور، عقب ماندگی توسعه تکنولوژی از توسعه صنعتی را به سرعت جبران نماییم.

نفت و گاز در افقی سی ساله محور تامین انرژی جهانی خواهند بود و ایران به عنوان یکی از کانون‌های ذخایر انرژی فسیلی در حال و آینده یک عامل تاثیرگذار در بازار انرژی باقی خواهد ماند. در این چارچوب سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز از محل منابع داخلی و خارجی برای راه‌اندازی نهادی که با مدیریت فنآوری علاوه بر نیازمندی‌های نفت، منافع سایر مشارکت‌کنندگان را نیز تامین نماید، ضروری است.   با این تدبیر زمینه‌ تهدیدات احتمالی کشورهای معاند را که عمدتا دارای وابستگی به واردات روزافزون منابع فسیلی انرژی منطقه هستند از بین ببریم و موضع یک کشور پیشرو و نه منفعل در برابر تهدیدات را تثبیت نماییم.


 شنبه 89/2/25ساعت  12:20 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

     

مربیگری نوآوری    

    Coaching innovation  

س : آیا شما نوآور هستید ؟

ج : من نوآور نیستم . من نوآوری را حمایت می کنم . کاری که من انجام می دهم ، اینکه مطمئن بشوم آدمهای مناسب و درست را داخل تیم قرار داده ام و افرد با دیدگاههای خاص فرصت این را خواهند داشت تا در بحث ها و کارها مشارکت کنند . Lunatic fringe

بیشتر مدیران از نظر فنی از قابلیتهای محصولات و خدمات آگاهند و می توانند به آنها عینیت بخشند . این چیزی نیست که من می خواهم چون آدمهای زیادی اینطور نیستند . اما آدمهایی هستند که می دانند چگونه مهندسان را اختیار بدهند ف می توانم بگویم :

مهندسان با اختیارات مکفی تنها چیزی مهمی استکه می تواند در یک شرکت وجود داشته باشد .

س : چگونه می توانند افراد با دیدگاههای خاص Lunatic fringe را ترغیب نمایید ؟

ج : کاری که می توان کرد اینگه چشم انداز را مشخص نمایید .

چیزی که مهم ست اینکه از نیم سال و سال گذشته جلوتر باشی بنابراین به تحلیل گر شرکت می گویم ما 14 تا 15 درصد درآمدمان را صرف R&D خواهیم کرد . و ما باید اینکار را بکنیم اگر    می خواهیم که یک شرکت نوآور باشیم .

س : چگونه می توان تیم مهندسان نوآور را با انگیزه نگهداشت ؟ خصوصا" وقتی شرکت خسللی بزرگ می شود ؟

ج : مهندسان عمیقا" به پروژه ای که روی آن کار می کنند توجه دارند خصوصا" که به آن پروژه علاقمند باشند . پس از یک کار سخت و عرضه محصول شما ممکن است فکر کنید که آنها استراحت نیاز دارند . پس به آنها فرصت استراحت بدهید و وقتی برگشتند بگویید بروید و فکر کنید و ببینید که چه کار می خواهیدبکنید ، چیزهای جدید را کشف کنید ، به گوشه و کنار کمپانی سرک بکشید و ببینید آیا چیزهایی هستند که ما باید واقعا" آن را انجام بدهیم . البته این کار را برای 50 نفر نمی توان انجام داد ولی برای پنج تا ده نفر می توان . و شما باید مطمئن باشید که این نظرات ، نفرات خط مقدم شما هستند . مردانی که شما حقیقتا" می خواهید در شرکت داشته باشید و آنها می توانند مزیت ایجاد کنند .

س : مهندسان عالی از کجا می آیند؟

ج :از هر جایی ، به احتماب زیاد از دانشگاهها خوب که برای نوآوری بورسیه می کنند . در این دانشگاهها دانشجو در طول تحصیل به نوآوری فکر می کند . از هر نژاد و کشوری هم می توانند باشند . اما دانشگاههای آمریکا بیشترین نوآوران را تربیت می کنند .

س :اگر شرکتی مجموعه از مهندسان که علاقمند به نوآوری نیستند داشته باشد ، آیا می توانید این فرهنگ را ایجاد نمائید؟

ج : من کاملا" مطمئنم که می توان فرهنگ نوآوری را ایجاد نمود . شما یک رهبر نیاز دارد . شما باید کسی را استخدام کنید که می داند چگونه فرهنگ نوآوری را خلق کند . این شخص لازم نیست که خود نوآور باشد ، اما باید بداند چگونه نوآوری را رشد و توسعه دهد بعد به آن شخص مجوز استخدام بدهید . و به او بگوئید نفراتی را که می خواهد استخدام کند . اما مواظب باشید مهندسان تحت سرپرستی آدمهای بازاریاب و فروش محصول نباشند . از دید من ، رشد هدف است ، و رشد از طریق نوآوری حاصل می شود .و نوآوری از طریق داشتن مهندسان عالی بدست می آید نه مردان بازاریاب عالی .

س : چگونه یک شرکت نوآور را مدیریت می کنید ؟

ج : راه های متعددی برا سازماندهی تیمها وجود دارد که راجع به آن فکر کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید . تأکید من بر این است که اگر یک ماه بیست روز کاری است یک روز کامل را به مرور پروژه بپردازیم با کل تیم مدیریتی بنابراین می توانیم پروژه هایی که چشم انداز خوبی دارند را بازیابی کنیم .

شما همچنین یک مدیریت مقتدر و توانا نیاز دارید . من تحت پیگیر استخدام آدمهای توسعه گرا هستم و بدنبال بهبود توانایی آنها . همچنین دنبال نو.آوری و بهترین عملکردها هستم .

در غیاب نوآوری واقعی ، عذری برای اینکه نمی دانیم بهترین عملکرد کجاست وجود ندارد . من بیشترین نمره را به افرادی می دهم که با صنعت آشنایی دارند و به سرعت می توانند خود را تطبیق دهند .

س : آیا شرکتهای بزرگ می توانند موضوع بحث را اجرا کنند ؟

ج : البته که می توانند . کاری که باید بکنند اینکه فلسفه نوآوری را به مدیران شرکت گویید و مطمئن شوید آنها آن را به کار می بندند .

س : چگونه از شر موضوعاتی که عملی نیستند خلاص می شوید ؟

ج : قطعا" شما کاری را شروع نمی کنید مگر اینکه مطمئن باشید اون یک موقعیت است . شما باید بعنوان یک سرمایه گذار ریسکی عمل کنید . وقتی شخصی می آید و می گوید که یک ایده جالب دارد و می خواهد به شما بگوید . شما از او بخواهید اطلاعاتی از Business plan بدهد .

سؤالاتی مانند :

محصول برای چه کسانی است ؟

کل بازار موجود برای این محصول چقدر است؟

این محصول چه کاری انجام خواهد داد ؟

چه رفتاری را این محصول تغییر خواهد داد ؟

مردم باید قانع شوند برای چیزهایی که قرار است انجام دهند .

چه مشکلی از مشتری را قرار است حل کنیم ؟

چه نیازی از مشتری را قرار است پاسخ دهیم ؟

و یک محصول باید آزمایش موجه بودن شخصی را قبل از شروع داشته باشد . چیزی که باید انجام بشود اینکه شما واقعا" آمادگی پذیرش شکست را داشته باشید یعنی از هر پنج شش تجربه دو تا سه تای آن شکست بخورد . اگر این آمادگی را ندارید بهتره این کار را انجام ندهید . چون شما به همه چیز آنطو رکه باید و شاید نمی رسید . بعضی از چیزها را باید تطبیق بدهید و شما باید مطمئن باشید که چند درجه آزادی برای شکست دارید . این شکستها در مرحله R باید باشد نه در مرحله D بهر حال بعضی از قسمتها برای آزمایش است و برای کارکرد نیست .

س : در اینجا در مورد مهندسان زیاد صحبت شد .نقش مشتری چی می شود ؟

ج : باید در مورد مشتری مواظب باشیم .از پرسنل بازاریابی برای بهتر کردن محصول باید کمک بگیریم .

س : من یک CEO تازه کارم و از سما می خواهم که بگیویید که چه چیزهایی را باید انجام بدهم برای ارتقاء سطح نوآوری ها ؟

ج : اول اینکه چگونه توسعه محصول انجام می شود . بعد سازمان بازاریابی چگونه کار می کند . چون بازاریابی محصول و مشتری

س : نوآوری که تاکنون بیشتر از همه شما را تحت تأثیر قرار داده چیست ؟

Product & End – user marketing

پایان

ماشااله رسول زاده


 دوشنبه 89/1/30ساعت  8:44 صبح   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

مربیگری نوآوری 1     

 Coaching innovation:

An interview with Intuit"s Bill Campbell

موضوع : نقش نوآوری در ترغیب رشد مداوم و تلاشهای ضروری در مدیریت تربیت و حفظ فرهنگ سازمانی نوآور

س: شرکتهای موفق زیادی بعنوان نوآور شناخته شده اند . آیا چیز مشترکی در میان آنها وجود دارد ؟

ج :بنیان گذار ، هیئت مدیره ، و تیم مدیریتی این شرکتها با هم بوده اند و چیزی که قابل تأمل است استمرار در ایجاد ارزش آفرینی است .

üبه کسی توجه می شود که توجه می کند به ، ارزشهای عملیاتی ، استمرار در ارزش آفرینی .

üعلاقه به ورود و خروج سریع (quick & out) به بازار وجود ندارد .

از یکی از نوآوران پرسیدم ، چه چیزی واقعا" تلاش کردید که خلق نمائید او جواب داد : یک شرکت صد میلیارد دلاری و سؤال کردم ، در مورد سقف بازار ؟     market cap و جواب داد : بدون درآمد No revenue این قابل تأمل است .

س : دیدگاه شما به نوآوری چگونه است ؟

ج: من محصول را دوست دارم . و باور دارم که سرمایه های فکری (Intellectual property) آفرینی هستند

س : چگونه نوآوری اتفاق می افتد ؟

ج : نوآوری به طرق مختلف می تواند واقع شود . بیشتر مؤسسین می خواهند نوآور باشند . آنها می خواهند محصولات و سرویسهایی ارائه دهند که قبلا" وجود نداشته اند .

گوگل به مهندسان خود زمان می دهد تا روی چیز کار کنند و مزیت ایجاد نمایند و ...

Apple تکنولوژی را استخدام می کند و به مهندسانش می گوسد ما چنین کاری می کنیم و بهتر از هر کس دیگر در دنیا آن را انجام خواهیم داد. و پس از مدتی می آموزد که چگونه با استخدام تکنولوژی محصولاتی را تولید نماید که مشتری می خواهد .

س : با توجه به تنوع اشکال نوآوری ، چگونه مدیریت ارشد می تواند یک فرهنگ نوآور بسازد و آن را حمایت کند ؟

ج : بعضی شرکتها بطور مستمر محیط نوآورانه را حمایت می کنند . در اینجا افراد غیر عادی بالاتر از دیگران قرار می گیرند .مهندسان بطور واقعی مهم هستند و به آنها اهمیت داده می شود اگر اینگونه شروع کنید شما شانس این را خواهید داشت که فرهنگ نوآوری را حفظ و ادامه دهید .

س : این مدرسه نوآوری شماست ؟

ج : در مدرسه نوآوری من ، مهندسان باید قدرت تأثیرگذاری داشته باشند . هر جمعه با مدیران مهندسی نهار می خورم و ورزش می کنم . در اینجا راجع به ایده های جدید صحبت نمی کنیم ، بلکه راجع به این صحبت می کنیم که چگونه می شود کارهایی را که انجام خواهیم داد را استاندارد نمائیم ؟ چه زبانی را بکار خواهیم برد ؟ چگونه کیفیت را تضمین خواهیم نمود ؟ و چیزهایی مانند این از این مهمتر مدیران مهندسی هر هفته مدیریت ارشد را برای دو ساعت در اختیار دارند تا در مورد هر چیزی ، مشکلی و غیره صحبت کنند .

پس از نزدیک شده به مدیران و رفیق شدن من تعدادی از آنها (چهار نفر)را سوار ماشینم می کنم و به سمت خانه یکی از مهندسان می رویم ، فوتبال می بینیم و شام می خوریم و در مورد اینکه چگونه می توان محیط مهندسی مان را بهتر کنیم صحبت می کنیم .

چیزهای زیادی را این چنین داریم تا محیط مهندسی را بهتر کنیم : برنامه پرسنلی ، جوایز برای پرسنل ، پاداشهای مهندسی ، تعطیلات تشویقی برای کارهای قهرمانانه .

س :آیا شما نتایج مثبت و برگشت برای این کار را دارید ؟

ج : وقتی خواستیم سک شرکت تأسیس کنیم ، شرکتی را خریدیم که مهندسیان خوبی داشت . من به سر مهندس گفتم : ما اینجا را به یک مرکز توسعه ای تبدیل خواهیم کرد و شما کارهای زیادی بر روی انواع محصولات انجام خواهید داد .

آقای مهندس گفت می توانم با شما صحبت کنم ؟

ما میخواهیم به فلان منطقه بیاییم ، ما می خواهیم محصولات عالی تولید کنیم ، نمخواهیم کار دیران را تکمیل کنیم ، ما می خواهیم شرکتی باشیم که محصول اصلی را تولید می کند . ما   نمی خواهیم تکمیل کننده کار دیکران باشیم . سپس ما آنها را به آن منطقه منتقل کردیم و ... و آنها نشان دادند که چگونه می توان کاری world class انجام دهند . نکته مهم و واقعی اینکه مهندسان باید توانایی داشته باشند بگویند : این چیزی است که ما می خواهیم انجام دهیم . و همه مدیران تولیددر دنیا انگونه با ما صحبت نخواهند کرد . یک روز یکی از مدیران تولید به جلسه آمد و گفت من این پارامترها را می خواهم ، و من گفتماگر دفعه بعد به مهندسان بگویی من این پارامترها را می خواهم شما را از پنجره پرت می کنم !

شما به مهدسان می گویید که مشتری چه مشکلی دارد و ایشان بهترین راه ملی را که تاکنون دیده ای و هرگز به ذهنت نرسیده ارائه خواهند نمود .

 ( ادامه دارد )


 دوشنبه 89/1/30ساعت  8:42 صبح   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

حمایت از ساخت داخل چرا ؟ و چگونه ؟

 شعار حمایت از ساخت داخل به شکل پر رنگ آن سابقه ای به عمر انقلاب اسلامی ایران دارد . البته قبل از انقلاب نیز برنامه هایی برای ایجاد کارگاههای سازنده تجهیزات و ماشین آلات با مشارکت صاحبان تکنولوژی وجود داشته است که بعضی از این کارگاهها به صورت شرکتها های سازنده به فعالیت خود تا این دوره ادامه داده اند .اما شعار حمایت از ساخت داخل به شکل پر رنگ آن در بعد از انقلاب اسلامی ، خصوصا" در دوران دفاع مقدس و اعمال تحریم هایی ازطرف قدرت های بزرگ جهانی بر علیه ملت ایران ، سالهاست که تکرار می شود .

اگرچه پیشرفت هایی در بعضی از زمینه ها حاصل شده است اما در مقایسه با رشد  فوق العاده کشورهای در حال توسعه در زمینه صنایع داخلی شان و اختصاص سهم هایی قابل ملاحظه از بازارهای جهانی به تولیدات و محصولات خود ، کشور ما با زحمت و به طور خزنده به جلو حرکت کرده است .

در هیاهوی حمایت از ساخت داخل ، ساخت داخل نیز مانند مستضعفان که حامی های ثروتمند دارد و در نیاز به سر می برند ، متولیانی مقتدر دارد ولی در مظلومیت عریان به سر می برد .

ما در این بخش سعی خواهیم نمود تا با بیان ضرورتهایی که ما را ملزم به حمایت از ساخت داخل می کند ، به بررسی سیاست های سالهای گذشته در امر حمایت از ساخت داخل و انتقال تکنولوژی بنماییم و با نمایاندن نقاط مثبت این سیاست ها و دست آوردهای آن به کاستیهای آن نیز پرداخته و با ارائه پیشنهادات سازنده جهت ترمیم کاستیها ، روند رشد صنایع و ارتقاء فن آوری داخلی را به روند رشد حرکت کشورهای در حال توسعه که رشد قابل قبولی دارند برسانیم .

در این مسیر لازم است قوانین و دستورالعمل های موجود بازنگری بنیادی شده و با دیدگاه سخاوتمندانه گارگزاران متولی حمایت از ساخت داخل را در مسیر عزم ملی برای ارتقاء کمی و کیفی تولیدات داخلی و سهم خواهی از بازارهای جهانی روانه مأموریت محوله نمود .

حمایت از ساخت داخل ،  چرا ؟

در جهان امروز توانایی در تولیدات داخلی و یا مدیریت تولید در داخل صرفنظر از اشتغال زایی و افزایش امنیت و ارتقا تامین اجتمایی ، به عنوان وسیله و ابزاری مؤثر برای کسب قدرت و تسلط روز افزون در عرصه های بین المللی مطرح است . کشورهای توانمند در عرصه تولیدات داخلی ، از دانش ساخت و تولید خود نه تنها برای کسب منافع اقتصادی و درآمد سود می برند بلکه برای دستیابی به اهداف سیاسی ، فرهنگی و غیر اقتصادی نیز از آن بهره می گیرند .   بعنوان مثال توجه کنیم به زندگی امروزه جامعه خودمان ،  چگونه شکل گرفته است ؟

وسایل نقلیه ، وسایل ارتباطی ، و غیره . اینها همگی محصول تکنولوژی و توانایی تولید کشورهای توانمند در عرصه تولیدات داخلی شان است . به همراه وارد شدن این وسایل فرهنگ استفاده از آنها هم به جامعه ما وارد می شود و جامعه را از درون به مرز خود بیگانگی می کشانند.

بنابراین تولیدات داخلی اهمیتی فراتر از ارزش افزوده و تأمین مایحتاج صنعتی و معمولی را پیدا می کند و می تواند ابزاری برای رفع تهدید های سیاسی ، فرهنگی و امنیتی برای کشور باشد .

این ضرورتها ، برای کشوری که ساز ناهمگون با نظم نوین سلطه برجهان کوک کرده است و ملتی توانمند و مستعد از نظر منابع انسانی و زیر بنایی تولید دارد و ملتی که با تهدید های بالفعل و بالقوه استراتژیک مواجه است ، حمایت ازساخت داخل و رشد و شکوفائی تولیدات داخلی را اجتناب ناپذیر می نماید .

حمایت از ساخت داخل  ، چگونه ؟

پاسخ این سؤال کوتاه نیاز به بررسی های جامع عملکردها ، تفکر ، خلاقیت ، برنامه ریزی ، پشتکار و عزم جدی در تمام زمینه ها دارد.  پرداختن به سیاست های سالهای گذشته در امر حمایت از ساخت داخل و انتقال تکنولوژی و نمایاندن نقاط مثبت این سیاست ها و دست آوردهای آن و تحلیل کاستیهای آن و ارائه پیشنهادات سازنده جهت ترمیم کاستیها در زمینه رشد صنایع داخلی و ارتقاء فن آوری داخلی نیازمند فرصت جدا گانه است و در شماره های آتی به آن خواهیم پرداخت .  

مطالعه روند پیشرفت صنعت و تولیدات صنعتی در کشورهای تازه توسعه یافته و در حال توسعه که در زمینه تولیدات داخلی و اختصاص سهمی از بازار جهانی به خود موفق عمل نموده اند ، لزوم سیاست گذاری ، هدف گذاری ، تدوین استراتژی ، برنامه ریزی ، حمایت و هدایت هوشمندانه و همه جانبه تولیدات داخلی ، فرهنگ سازی ، و عملیاتی نمودن جدی و مستمر برنامه ها در محدوده برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت را اجتناب ناپذیر می نماید.   ساخت داخل و شکوفایی تولیدات داخلی عزمی فرابخشی می طلبد که با دستورالعمل و فرمان عملی نخواهد شد بلکه برنامه راهبردی میخواهد .

ü     سیاست گذاری ها می تواند در بالاترین سطح مدیریت اجرائی کشور و با توجه به سند چشم انداز توسعه کشور تهیه و ابلاغ گردد .

ü     تعیین اهداف باید در کمیته های تخصصی در سطح وزرا تعیین و ابلاغ گردند بدین معنی که در هر صنعت چشم اندازی برای انتخاب و توسعه تکنولوژی با برنامه راهبردی داشته باشیم . به عنوان نمونه کمیته ای متشکل از وزارت نفت ، وزارت صنایع ، وزارت نیرو ، وزرات بازرگانی ، و وزارت آموزش عالی وظیفه هدف گذاریهای صنعتی در راستای سیاست گذاری ها بر مبنای سند چشم انداز توسعه کشور را به عهده خواهد داشت و این کمیته همچنین وظایف اعضای کمیته تخصصی  مذکور را ( بعنوان مثال وزارت نفت ) در تعقیب و اجرائی نمودن اهداف تعیین خواهد نمود . اکنون هر وزارتخانه با تدوین استراتژی با توجه به توان تخصصی آن وزارتخانه و البته توان تخصصی بخش خصوصی و مزیتهای نسبی کشور نسبت به تعیین اهداف جزئی تر در راستای هدف تعیین شده و تهیه برنامه های اجرائی با ترمیم زیر ساختهای موجود و تکمیل آن در جهت اجرا اقدام خواهد نمود . البته این دید که همه کارها داخلی باشد در فضای موجود کسب و کار پسندیده نسبت و شاید غیر قابل قبول باشد  ،  مهم مدیریت تکنولوژی و استقرار مرکز تصمیم گیری در داخل کشور است و اینکه در تصمیم گیری ها تأثیر گذار باشیم .

ü     هم راستا با تدوین سیاستها ، تعیین اهداف و تدوین استراتژی ها برای توسعه صنایع داخلی که در قوه مجریه پیگیری و اجرا می گردد ، لازم است اصلاح و ترمیم قوانین و مقررات و دستورالعملها در زمینه های حقوقی ، سرمایه ای و مالی ، مشوقهای صادراتی ، ساختارهای حمایت و پشتیبانی و اختیارات آنها در نهادهای قانون گذاری در دستور کار قرار گیرد .

ü     در نظر داشته باشیم که ترویج فرهنگ مشارکت بین تولید کننده و مصرف کننده صنعتی ، و همچنین ترویج فرهنگ مشارکت بین پیمانکاران اعم از پیمانکاران طراح و پیمانکاران ساخت و نصب ، چه داخلی و چه خارجی ،  امری الزامی است . این مقوله همکاری و مشارکت متولیان فرهنگی و ارتباطی جامعه را میطلبد.

ü     علی رغم سیاست گذاریهای حمایتی دولت از تولیدات داخلی ، نخبگان کشور و فارغ التحصیلان و صنعت گران نیز باید مهیای کارآفرینی باشند و البته دولت نیز ابزار و زیر ساختهای آن را با سیاست گذاری ایجاد نماید .  بخش خصوصی نیز باید توجه داشته باشند که مشتری راه حل می خواهد نه محصول همچنین کالایی که تولید می نماید در حد پذیرش جهانی باشد و اولویت بحث اقتصادی را لحاظ نموده باشد . بخش خصوصی نباید توقع داشته باشید دولت جور خودکفائی در حوضه هاییکه صنعتگر خصوصی باید راهبری نماید مانند کیفیت و قیمت را به تنهایی بکشد .

 

 

 

ماشااله رسول زاده


 شنبه 89/1/28ساعت  4:26 عصر   م. رسول زاده 
  نظر شما چیه؟()

<   <<   6      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
قهرمان
یاد من باشد از فردا صبح
همنشین باد
گمشده ...
زیر پوست مردم سالاری ( 1 )
زیر پوست مردم سالاری ( 2 )
مهاجرت!!! تهدید؟ یا فرصت؟
تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را پاس بداریم
با کویر مهربانتر باشیم
[عناوین آرشیوشده]